گزارشی از وضعیت اشتغال در زندان مشگین‌شهر/ قصه اشتغال در این زندان متفاوت است!

اینجا زندان است؛ نامی که لابد هر کسی با شنیدنش یاد فیلم‌های خارجی می افتد که زندانیان در اتاق‌های تاریک و دربسته و یا سلول‌های انفرادی هرکدام در گوشه‌ای کز کرده و روی دیوار، روزشمار باقیمانده محکومیت خود را حک میکنند! ولی اینجا قصه‌ای دیگر در جریان است.

پایگاه اطلاع‌رسانی اداره‌کل زندان‌های استان اردبیل: امروز برای تهیه گزارشی از وضعیت اشتغال زندانیان راهی زندان مشگین شهر می شوم.در بدو ورود با راهنمایی مسئولین به سمت کارگاه های اشتغال هدایت می شوم. شاهد صحنه های خوبی هستم. زندانیان در کارگاهها مشغول فعالیتند ، کارگاه قالیبافی ، که تعدادی از زندانیان به بافتن تابلو فرش مشغولند و تعدادی دیگر در پشت دار قالی های سنتی نقوش اصیل ایرانی و اسلامی را بر تار و پود قالی نقش می زنند.

جای دیگر تعدادی از زندانیان با همکاری هم به مونتاژ چراغ موتورسیکلت مشغولند و عده ای دیگر در صنایع چوب و منبت کاری و تعدادی در کارگاه خیاطی و صنایع دستی و ...

گزارشی از وضعیت اشتغال در زندان مشگین شهر

می گویند می خواهیم با نان حلال زندگی کنیم و سربار کسی نباشیم

تصمیم می گیرم با تعدادی از زندانیان گپ و گفت کوتاهی داشته باشم تا از زبان خودشان مطالبی رابشنوم.

از زندانی ن . ه میپرسم آیا از وضعیت زندان راضی است؟ در حالی که مشغول درست کردن تسبیح با هسته های خرماست ، میگوید : وقتی برای اولین بار وارد زندان میشوی و دور از خانواده و دوستان و نزدیکانت خودت را در پشت میله های زندان محبوس میبینی انگار تمام غصه های عالم را بر سرت آوار میکنند و حس غربت بهت دست میدهد . از یک طرف دوری خانواده و از طرف دیگر مشکلات پرونده قضایی و عادت کردن به زندگی در محیط جدید و آدمهای جدید چند روزی زمان میبرد. روزی که وارد زندان شدم در محیط دلگیر زندان سردرگم بودم . تنها چیزی که به ذهنم می رسید پناه بردن به نماز و یاد خدا و خواندن کتاب بود تا اوقات فراغتم را پرکنم ، توکل کردن به خدا در اوقات تنهایی و بی کسی به داد آدم میرسد با خودم فکر میکردم خدایی که به فکر همه است مگر میشود مرا فراموش کند ! تا چند روز به همین منوال گذشت تا اینکه تصمیم گرفتم حرفه ای را یاد بگیرم با راهنمایی های هم اتاقی هایم مشغول یادگیری صنایع دستی شدم و موفقیت هایی در این زمینه کسب کردم که البته حمایت و تشویق های مسئولین زندان هم بسیار تاثیرگذار بود .الان چند ماهی است که به صنایع دستی مشغولم . در این مدت به چند نفر دیگر هم یاد داده ام و آنها هم مشغول تهیه صنایع دستی مختلف هستند.

خدا را شکر میکند و میگوید: قبلا خانواده ام با هزار مشقت به حسابم پول واریز میکردند ولی الان کار به جایی رسیده که گاهی مقداری از درآمدم را به خانواده ام میدهم و خوشحالم از اینکه با این وضع هم تحمل حبس برایم آسانتر شده و هم سربار خانواده ام نیستم.

گزارشی از وضعیت اشتغال در زندان مشگین شهر

چرخ هایی که می چرخند تا چرخ زندگی را به حرکت درآورند

به کارگاه خیاطی سری میزنم ، زندانی دیگری که در کارگاه خیاطی مشغول به کار است میگوید : نزدیک یک سال است در خیاطی مشغولم و با کمک مسئولین زندان با تولیدی ها قرارداد می بندیم و سفارشات آنها را اینجا میدوزیم . پیراهن ، مانتو ، کاپشین، شلوار و ... بچه ها بصورت حرفه ای خیاطی را در اینجا یاد گرفته اند و خدا را شکر از محل درآمدمان برای خانواده هایمان نیز کمک خرجی میفرستیم و چون حرفه و شغلی را بصورت حرفه ای یاد گرفته ایم ان شاالله بعد از دوران حبس همین کار را ادامه خواهیم داد و برای خانواده روزی حلال کسب خواهیم کرد.

حرفه آموزی زندانیان تنها راه کاهش آسیب در خانواده و اجتماع است

از فرزاد فروزان رئیس زندان راجع به نحوه فعالیت های اشتغال و حرفه آموزی مددجویان میپرسیم. در جواب میگوید: سیاست های مشترک حوزه قضا و سازمان زندانها ، بسترسازی مناسب برای بازگشت سعادتمندانه زندانی به آغوش جامعه و خانواده است . در این راستای توانمندسازی شغلی مددجویان موثرترین راه برای بازپروری است چرا که امنیت شغلی و درآمد مناسب می تواند خانواده ای را از آسیب و افتادن به پرتگاه جرم نجات دهد.

گزارشی از وضعیت اشتغال در زندان مشگین شهر

با همکاری ادارات فنی و حرفه ای ، جهادکشاورزی ، میراث فرهنگی و صنایع دستی و سایر ارگان های دولتی و غیر دولتی و بهره مندی از ظرفیت  خیرین کارآفرین و مدیران صنایع و حرف نسبت به برگزاری دوره های حرفه آموزی در رشته های بازار محور به صورت کاملا رایگان و راه اندازی کارگاههایی در داخل زندان اقدام کرده ایم.

تعدادی از زندانیان نیز بصورت زندان باز در مراکز اشتغال سطح شهرستان مشغولند که همه این اقدامات با درایت هوشمندانه مدیر کل و تلاش شبانه روزی همکاران مجموعه زندان و حمایتهای مقامات قضایی شهرستان محقق شده و امیدواریم بتوانیم در توسعه کارگاههای اشتغال زندان گامهای موثرتری برداریم.

از اتاق رییس زندان خارج می شوم در حالی که تصوراتم نسبت به زندان با آنچه در گذشته بود تغییر کرده، در راه بازگشت مجددا از کارگاههای اشتغال رد می شوم. زندانیان هنوز مشغول فعالیتند. این بار زندان را محلی برای زندگی می بینم و افرادی که در آن خوب زیستن را تمرین می کنند تا پس از آزادی  باری از دوش خانواده و جامعه خویش بردارند.

انتهای خبر/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha