در راستای باز اجتماعی شدن مددجویان و با دعوت مدیر کل زندان های استان البرز تعدادی از پیشکسوتان کشتی، لوطیان، همرزمان شهید طیب حاجی رضایی، خیرین، روحانیون و کسانی که به لحاظ گفتار و منش نزدیک به روحیات زندانیان بودند به زندان کرج وارد شدند و با زندانیان دیدار و گفتگو کردند.
پایگاه اطلاعرسانی ادارهکل زندانهای استان البرز: درِ بزرگ و ماشین رو زندان کرج باز شد، همه منتظر بودن تا میهمانان رو ببینن، چندتا کهن سال که یک تعدادشان شبیه پیشکسوتهای کشتی بودند، اینها همه بچه محل و رفقای شهید طیب حاج رضایی بودند و از شهید طیب زیاد صحبت می کردند. چند نفرشان هم شبیه هیاتی ها بودند، این چند نفر پیراهن مشکی به تن داشتن، تقویم را که توی ذهنم مرور کردم یاد آمد امروز روز شهادت امام محمد تقی(ع) است.
یگان حفاظت تشریفات نظامی رو انجام داد و میهمانان با استقبال مدیر کل زندان های استان البرز وارد محوطه زندان شدند.
یک تعداد آدم مشتی، با صفا و لوطی که با احترام با هم رفتار می کردن، از خوبیهای هم می گفتند، یکی از آنها چهار بار رفته بود مسابقات المپیک، زندان هم افتاده بود، اصرار داشت بگوید که زندان دانشگاه است، میگفت: "اگه بعد از آزادی از تجربیات زندان درست استفاده کنی و دیگه اون آدم سابق نباشی زندان دانشگاه میشه برات."
چیزی که من از شان یاد گرفتم احترام به رفیقان بود حتی در شوخی هم مقام رفیقان را بالا می بردن چیزی که الان بر عکسش اتفاق می افتد و دوستان مدام در حال مسخره کردن همدیگر هستند.
همه که جمع شدن، رفتیم داخل بلند تا با زندانی ها دیدار کنند. مراسم عزاداری داری داخله در حال برگزاری بود، مدیر کل زندانها تصمیم گرفته بود تا از همالان برای باز اجتماعی شدن مددجویان استفاده کنه و بازخورد مددجویان هم نشان میداد که موفق بوده و مددجویان ارتباط خوبی از حضور کسانی که شبیه آنها بودن اما توانستن زندگی رو دوباره بسازند برقرار کردن.
محمد محمودی از پیشکسوتهای کشتی که خودش می گفت زندان افتاده و 4 دوره هم در المپیک شرکت کرده میکروفن رو گرفت و با مددجویان با زبان خودشان صحبت کرد و هر آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. زندانی ها در حض بودند و انرژی زیادی رو می شد در چشمشان دید.
مدیر کل زندان های استان البرز هم جامعه شناسی لوطیان و لات های ایران را برای زندانیان بازگو کرد. از تاثیر مثبت این قشر در انقلاب ها و اتفاقات یکی دو سده اخیر در تاریخ ایران و قیام عاشورا گفت.
فکر که کردم دیدم واقعا لوطی ها از مرام گذشتگان خودشان فاصله گرفتن و بعضی از واژه ها که زمانی برای آنها خط قرمز بود الان کمرنگ شده.
یک روحانی، (حجت الاسلام کریمی) هم همراهشان بود که روحیاتش مثل همین پهلوان های کشتی بود.می گفت که زندان های بسیاری را رفته برای سخنرانی و از نزدیک آنها را دیده و تاکید می کرد که زندان را زمینه ای برای تحول باید قرار داد.
مراسم تمام شده بود اما مددجویان از دور میهمانان پراکنده نمی شدند. زندانی هایی که رگه های لاتی بیشتری را در ظاهر داشتن بیشتر جذب شده بودن و میهمانانْ با مرامِ خاصِ خودشان نکته های ریز پهلوانی رو به آنها گوشزد می کردند.
برنامه ی ساده ای بود اما تاثیر شگرفی داشت که می شد به راحتی حسش کرد.
انتهای خبر/
نظر شما