یک سفره چهارنفره، رویای دور سیده الهام، دانشجوی دکترا که در چشم بهم زدنی با بهم ریخته شدن بازار طلا، خانوادهاش را از دست داد. خانه، ماشین، مغازه، باغ و هر آن چه رفاه بود، به فروش رفت ولی کفاف بدهیها را نداد. پدر و برادرش با شکایت مردم، متواری شدند. شش سال از رفتن و ناپدید شدنشان میگذرد و او نمیداند زنده هستند یا خیر؟ تنها یک آرزو دارد، سفرهای چهار نفره و انتظار شیرین برای به صدا درآمدن زنگ خانه! دخترم شام چی داریم؟
نظر شما